حرفام

متن مرتبط با «کنکور در سال 96» در سایت حرفام نوشته شده است

مادرم رفت

  • سلام . نمی‌دونم چرا امروز یاد اینجا افتادم .شاید چون نیاز به حرف زدن داشتم .مهمترین خبر زندگیم اینه که امروز میشه ۲ ماه که مادرم رفته . کرونا مادرمو ازم گرفت . هنوز باورم نمیشه .گاهی اوقات منتظرشم بهم زنگ بزنه .اینقدر این مدت منتظر تماسش بودم که دیروز خوابش دیدم . خواب دیدم بهم زنگ میزنه و من از خوشحالی نفسم بند اومده و گریه میکنم گوشیم جواب میدم و صداش می‌شنوم ولی یکدفعه از خواب پریدم . یعنی روحش منو میبینه ؟؟؟یعنی دیده که منتظر تماسشم اومده تو خواب بهم زنگ زده؟؟؟خدایا مرگ یعنی چی ؟ اصلا نمی‌فهمم یعنی چی که مادرم دیگه نیست ها ؟؟؟خدایا اگه قرار بود بمیریم ‌‌پس چرا بدنیا اومدیم ؟ اومدیم که چی بشه آخه ؟این بود همه ی خواسته ت خدا ؟؟؟ای کاش قدر مامانم بیشتر می‌فهمیدم و تا زنده بود رو سر میذاشتمش که الان حسرت نخورم .خدایا اگه وجود داری منو ببر پیشش . اون الان تنهاست احساس تنهایی می‌کنه . تنهایی رو دوس نداشت . الان یعنی داره چیکار می‌کنه ؟؟؟ نمی‌ترسه تنهایی ؟؟مرگ رو درک نمیکنم . باید خودم بمیرم تا بفهمم مرگ یعنی چه .یعنی چی که لباسای مامانم تو کمدش هست و خودش نیست ؟هنوز بوی تنش روی لباس, ...ادامه مطلب

  • 1 درصد بهشون حق بده خب ؟؟؟

  • یه وبلاگی رو قبل از کنکور با خودم قرار گزاشته بودم که  وقتی کنکور تمام شد بشینم کامل بخونمش  و دیشب اینکارو انجام دادم خوندمش  .از خوندن زندگیش اشک ریختم و غصه خوردم با حس اینکه چه دردایی کشیده و میکش, ...ادامه مطلب

  • برادر زادم

  • برادر زادم اون یکی که پسر 4-5  روزه اینجاس، باباش اوردش. مادرش رفته قهر خونه باباش میگه طلاق میخام...  برادر زادم این چن روز اصلا گریه نکرد و کاملا عادی بود. بازی میکرد مامانم بیرون میبردش بابام دورش بود هممون حواسمون بهش بود که دلتنگی نکنه،  آخرش امشب یدفعه دلتنگ شد گفت بابامو میخام منو ببر پیش بابام. من و مادرم گریه کردیم براش.. .  دلش تنگ شد گفت میخام برم پیش بابام... زنگ زدیم با باباش صحبت کنه بلکه آروم بشه. آروم نشد بدتر هم شد. گریه کرد گفت بابا میخام بیام پیشت باباش خیلی ناراحت شد براش گفت بابا خودم میام پیشت الان سر کارم عزیزم  بعدش یکمم گفت میخام برم پیش مامانم...  من و مامانمم بیصدا اشک ریختیم براش،  برای بخت بدش، برای دلتنگیش، برای زندگیش  که توی 4سالگی داره نابود میشه. من هنوزم دارم گریه میکنم دارم با اشک می نویسم...  مامانه نامردش حتی هنوز یه زنگ نزده بعد از 1هفته حالش رو بپرسه...  کثافتای احمق چرا یه بچه رو بدبخت کردین؟  شما که توانایی اداره یه زندگی رو نداشتنی قلت کردین بچه دار شدین خاک تو سرتون کنن  تف به زمانی که این بچه تشکیل شد توسط شما  خاک تو سر هردوتون چون هردو به یک اندازه مقصرین  فقط یه بچه این وسط بدبخت میشه اگه طلاق بگیرین  + نوشته شده در  جمعه دهم آذر ۱۳۹۶ساعت 21:47&nbsp توسط گلی  |  , ...ادامه مطلب

  • جمعه ی من تنها در خانه

  • سلام. عصر جمعه بخیر. همه رفتن مهمونی و  تا شب میان. من موندم خونه. حس وحالشو نداشتم یکمم از برنامه دیروز مونده بود باید جبرانش می کردم نشد که برم.  دلمان هم که کلا گرفته این روزا  راستی راستی چند ماه دیگه 20 سالم میشه خودم باور ندارم واقعا چقد , ...ادامه مطلب

  • اوضاع کنکوری بودن

  • کاشکی یکی الان بیاد بگه آره جانم بشین بخون بهترینا رو میاری  بگه آره تو می تونییییی من در عین اینکه همش درحال لبخندزدنم و روحیم خوبه اما همینقدر هم گاهی اوضاع م  خرابه من واقعا به یه مشاور خبره نیاز دارم که چکم کنه، که بگه امروز چیکا کردی و فلان و بهمان اما هیچوقت چنین شخصی پیدا نخواهد شد چون هیچکس به اندازه ی خود آدم دلسوز خودش نیست و راسته که بهترین مشاور خود آدم هست نسبت به قبل خیلی قوی شدم و روحیم خوب شده برا درس ولی انگار باید هر مثلا 10 روز 1بار یکی باید بیاد بگه ارررره ای ول خوب داری میخونی و اررره تو میتونی خودتو نباز جانم امسال از مشاور خبری نیست. اگه به خواهرم بگم مشاور میخام پولشو م,اوضاع,کنکوری,بودن ...ادامه مطلب

  • تا کنکور 97...

  • ظهر یه بحث پیامکی بین من و غول شد  من خیلی فکر کردم. میدونم حرفایی که زد واسه خودم بود ولی لحن عصبانیش ناراحتم کرد. اما چن دقیقه پیش که بیشتر فکر کردم گفتم لحن منم حتما درست نبوده. پیام دادم معذرت خواهی کردم . اونم گفت تو ببخش که بد حرف زدم. یکم سوال کردم و بعدش خدافظ.  پشت بندش نوشتم : آهان راستی دوست هم دارم و خدافظ . اما هیچ پیامی برای جوابم نفرستاد... ناراحت شدم یجوری شدم... فک کنم دیگه دوسم نداره :( ... امیدی ندارم دیگه آخه همیشه هر چیم که میشد تهش میگفت دوست دارم یا میگفت من هرچیم بشه دوست دارم اینو یادت نره اما ایندفعه نگفت، فک کنم پیش خودش گفته این دختره خیلی بچه هست، این مانع موفقیت م,کنکور ...ادامه مطلب

  • درس لعنتی، کنکور لعنتی

  • کاش کنکور نداشتی تو کاش منم کنکور نداشتم دلم برای غول تنگ شده اما درس داره. کاش درس نداشت اصلا. اه.  کاش منم درس نداشتم. کاش هر وقت میخواستم بودش اما نمیشه، نیستش درس داره کار داره و تقصیر خودشم نیس واقعا.  نباید پیام بدم و نمیدم .آخرین بار فک کنم 2-3شب پیش بود حرف زدیم. دیگه نباید پیام بدم :( آفرین, ...ادامه مطلب

  • پدر من

  • اآقا خو من بارم سنگین بود چن تا کتابام نتونستم بیارم باید برم خونه هر چه زودتر آقای پدر قرار بود دیروز پول بفرسته واسم. بعد امروز زنگ زدم جواب نداده :/ به خواهر1گفتم بابا کجاس میگه رفته فلان شهر. میگم خو چرا پول نفرستاد واسم؟ میگه حتما وقت نکرده. گفتم بابا آخه وقت نکرد چیه مگه چقد زمان میبره آخه :/ , ...ادامه مطلب

  • 1سالگی وبلاگ

  • اصلا حواسم نبود این ماه یعنی تیر وبلاگم 1ساله شد... 1ساله که اینجا شده شریک غم ها و شادی ها و کلی دوستای خوب پیدا کردم اینجا که خیلی دوسشون دارم. اسم نمیبرم چون میترسم  کسی رو جا بندازم و ناراحت بشه.  + نوشته شده در  دوشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۶ساعت 21:7  توسط گلی  |  , ...ادامه مطلب

  • کنکوری

  • 3 ماه مونده تا پایان تابستون و من این 3 ماه باید پایه رو جمع کنم البته ریاضی و فیزیک همشو نه فقط یه قسمت هاییش.  امروز و فردا باید برنامه ی تابستونم رو روی برگه پیاده کنم.  از غول هیچ کمکی نمیگیرم برای درس و سوالات کنکوری و این چیزا.   ( البته الانم هر چی بلدم از خودش یاد گرفتم خخخخ .  اخی عزیزم چقد, ...ادامه مطلب

  • سالنامه

  • داماد جان چن روزه اومدن خونمون. منظورم نامزد ابجی1هست. آبجی 1 سالنامه آورده از محل کارش.بدونه بزرگ یدونه متوسط یدونه هم بصورت دفترچه یادداشت کوچیک قشنگ. الان داماد جان میگه واسه من این 3تا. بنظرتون بزنم لهش کنم بچه پررو رو؟ خو وقتی آبجی 1اینا رو از سرکار آورد به نیت نامزدش آورد چون گفت اگه گیرت اومد, ...ادامه مطلب

  • اقای غول قدرت را میدانم

  • اقای غول بیچاره وقتی 1 ساعت -1ساعت پشت تلفن واسه من درمورد درس و کنکور و اینا توضیح میداد  بیچاره خودشم زنگ میزدا. الان  فک میکنم میبینم وااای واسه من داشت توضیح میداد بعد خودش کلی شارژ مصرف کرده بود تا اینا رو به من بگه و من باید حداقل 1 بار خودم زنگ میزدم خو  اخه واسه درس من بود دیگه. دفعه بعد خود, ...ادامه مطلب

  • سردرگمم

  • این وبلاگو ساختم تا حرفامو و درد دلام رو اینجا بنویسم و یه کنکوری 97 هستم . اینجا مثل دفتر خاطراتم میمونه. پروفایلمم فعاله+لطفا ازم نپرسید اسم واقعیم چیه و اهل کدوم شهر هستم و... به سوالات خصوصی نمیتونم جواب بدم چون نمیخام یدفعه یکی اشنا در بیاد اینجا.ممنونم. , ...ادامه مطلب

  • 96ای ها

  • کنکور 96 نزدیکه. دوستان کنکوری هر چی میتونین تلاش کنین این روزای نهایی رو. ایشالله موفق باشین. واسه منه 97ای هم دعا کنید.  خدایا مرسییییی واقعا واسه خیلی چیزا.  * کوه شکست ناپذیر من، بیادتم + نوشته شده در  چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 23:4  توسط گلی  |  , ...ادامه مطلب

  • کنکور 97

  • بنظرتون کنکور 97تاثیر معدل بازم مثبته؟ یا نه منفیش میکنند؟ هوووف  شون و دست سمت راستم به شدت درد میکنه مطمعنم یه مرگیم هست خداییش چون خیلی وقته اینطورم و هنوزم دکتر نرفتم. نکنه سرطان دست دارم؟؟؟ اینقد ک اینروزا فامیلامون توی جوونی میمیرن که ترس گرفتم واقعا. توی همین ماه 2تا جوونه زیر 20سال از دست دادیم توی فامیلای دور.  + نوشته شده در  پنجشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 22:18  توسط گلی  |  , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها