کامنتر جغد

آقاااااااا الان  اومدم وبلاگ میبینم یکی  به اسم ر ساعت 3 و نیم شب برام کامنت داده اونم چه کامنتیییییییی. دارم میخندم واقعا دارم میخندم بچه ها خیلی باحال و البته فضولید :D

به من ربطی نداره دیگران چیکار میکنن زندگی هرکس بخودش مربوطه باور کنید به دور از انسانیت اینکارا .

عزیز من خب ساعت 3 شب حتما باید کامنت بدی؟مگه جغدی؟خفاش؟ خعلیییی باحالی خخخخ 

 وااای  الان یادم اومد دیشب من چقد خوابای بد دیدم که ناراحت کننده بود یکیش این بود خواب دیدم یکی از دخترای فامیل که مجرد باردار شده و به همین خاطر خانوادش طردش کردن و همه ازش متنفر شده بودن و گفته بودن بره با همون پسره ی عوضی ولی من واسه دختر خیلی دلم به درد اومده بود و ناراحت بودم همش داشتم دنبالش میگشتم که بتونم به دور از چشم خانوادم بهش کمک کنم ولی نمیدیدمش متاسفانه و همش میگفتم باو اون همش 16 سالشه بچس گناه داره شاید گول خورده .

بچه ها اگه یاد بگیریم سرمون تو کار خودمون باشه خیلی خوبه بخدا و نصف بیشتر مشکلات حل میشه . بعدشم خوبه تو پست قبل گفتم نحوه بزرگ شدن و نوع خانواده و فرهنگ هر آدمی متفاوته پس درست نیس زندگی آدما رو بکوبونیم تو سرشون و بریم اینور  و اونور حرفشو بزنیم، خعلی زشته خعلییییی زشته که حتی تو مجازی هم اینکارو میکنن یسریا . 

الان خانواده من پر از مشکلات و عیب های ریز و درشتن، خیلی وقتا از جانب عموهام و مادر بزرگم حرف شنیدم  و دلم شکست چون منکه این زندگی رو انتخاب نکردم که بابتش حرف بشنوم پس کارشون خیلی زشت بود. 

یکی دیگه اینکه یاد بگیریم پیش هرکسی درد و دل نکنیم چون درصد زیادی از آدما ظرفیت ندارن من یادمه دوستم بهم میگفت که یکی از رفیقاش که خیلی از غم های زندگیش رو میدونسته یه روز بهش گفته که از من دور شو تو خیلی غم و غصه داری و این حرفا و  وااااای به این آدمای سنگدل .

هنوز اون کامنت دیشب رو دارم و پاکش نکردم . اولش میخواستم اسکرین شات بگیرم ازش و برای کسیکه پشت سرش حرف زده شده بفرستم بگم مواظب باش پیش هرکسی حرفاتو نزن ولی پشیمون شدم با خودم گفتم چرا اعصابشو خراب کنم اخه ؟؟؟ بزار خودش آخرش میفهمه به من چه که دخالت کنم آخه  .این چیزا خاله زنکیه و حاشیه و من از حاشیه متنفرم .

بعد اون کسی به اسم ر  که برای من کامنت گزاشتی میدونی چرا خندم گرفت بهت ؟؟؟ چون فکر میکنی من یه آدمی ام که با دردای دوستم نا آشنام ولی بهتره بدونی که من ظرفیتم خیلی بیشتر از ایناس من خودم بارها سرکوفت خوردم بخاطر یسری چیزای خانوادگی ولی سفت شدم یاد گرفتم حرف مردم برام مهم نباشه .هر چند گاهی اشکمو در میارن ولی باز خودمو بازیابی میکنم چون زندگی همینه . درمورد دوستم اون حرفو زدی بهتره بدونی اونم مثل من سفت تر از این حرفاس که با خبرچینی های این و اون بشکنه .

راستی من وبلاگ جدید ساختم دیگه اینجا راحت نیستم و نمینویسم  .دوس داشتین خبرم کنین آدرس بدم .