تقصیر خودمه...

ساخت وبلاگ
با خودم میگم چرا داداش کوچیکم که 4-5سالم از من کوچیکتره هم مشهد رفته هم میخاد بره کربلا اما من هنوز ارزو به دله یه مشهد رفتنم....یادمه 1بار گفتم دوستم میگه کاروان میبره مشهد میای بریم؟وقتی اینو تو خونه گفتم کلی تو ذوقم خورد و بابام پرید بهم....من فقط گفتم دوستم گفته میخام برم حتی نگفتم منم میرم که دیدم بابا گفت نه نمیخاد بری اصلا و .....تقصیر خودمه که مثل داداشم نیستم که خونشون رو کنم توی شیشه و هر روز و هرشب بگم تا منم بفرستن مشهد....تقصیر خودمه که روی خاسته ام پا فشاری نمیکنم و اذیتشون نمیکنم تا اخر به خاسته ام برسم.....منه بیچاره همیشه درک کردم و قانع بودم اما قانع بودن انگار اشتباهه گاهی....با خودم میگم شاید چون من دخترم به من کمتر بها میدن....خدایا نمیشد منم پسر بودم؟؟؟؟داداشم با اینکه از من کوچیکتره به بیشتره خاسته هاش رسیده و بازم ناشکره و غر میزنه اما من که به هیچی نرسیدم بازم قانعم به همین اره خب تقصیره خودمه که اینقدر ساده ام و پدر مادرمو درک میکنم.....جوابه تمومه قانع بودنا و درک کردنامو انگار دارم میگیرم....بغضم گرفته واقعاااااا.وقتی میبینم اگه بابام پولایی که واسه مدرسه ی فوتباله داداشم خرج کرده رو اگه نصفشو خرجه من میکرد الان شاید بهترین جاها بودم دلم میسوزه واسه خودم....اونم داداشی که اخرش مدرسه فوتبال رو ول کرد از روی تنبلی......هعععی خدایاااا...فقط تقصیره خودمه...بابام واسه داداشم خرج کرد فرستادش مدرسه فوتبال کفش 200تومنی واسش خرید با وجود اینکه کاملا وضعمون متوسطه  واسه اینکه امید داشت پیشرفت کنه و واسه خودش فوتبالیست بشه اما کو؟؟شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه نشد.بغض من پشتش بود چون اخه مگه من چون دخترم نمیتونستم پیشرفت کنم؟؟؟؟؟یعنی اگه منو بفرستاد یه ورزشی توش پیشرفت نمیکردم؟؟چرا میکردم اما من دخترم خودم باید درسمو بخونم و پیشرفت کتم از نظرشون و لزومی نمیبینن خرجه من کنن.....تعجب میکنم بابایه من که این همه دختر دوسته و دختراشو خیلی دوست داره اما موقع پول دادن و خرج کردن باز پسرا مهمترن انگار....نمیشد منم پسر بودم؟؟؟؟همیشه پسرا تو اولویت هستن انگار......خدایا خب منم پسر خلق بکردی چی میشد اخه...

حرفام...
ما را در سایت حرفام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7gole768 بازدید : 98 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 1:51