....

ساخت وبلاگ
من نمیتونم محدود باشم این همه که اون میخاد...مثلا اگه بدونه که من وبلاگ دارم و حتی گاهی با نویسنده های پسری که به وبلاگشون سر میزنم واسشون کلی نظر میزارم و باشون حرف میزنم منو نابود میکنه میگه وقتی اینجوری هستی دانشگاه هم نمیزارم بری....من واسم عادیه اون نه...فکر نکنم همچین کسی بدرد من بخوره....میگه وقتی دانشگاه قبول شدی اگه با همکلاسی های پسرت خوب باشی و شمارتو داشته باشن خودم فرم انصرافتو از دانشگاه پر میکنم    .چقدر گیره الکی میده....اخه شماره های همکلاسی ها رو داشتن کجاش عیبه ای خداااا.نمیدونم چیکار کنم.خودمم توش موندم واقعا...خوبه مرد غیرت داشته باشه من خودم عاشقه مردای غیرتیم اما نه در این حد که این همه گیر بده و محدود کنه....گفت اگه شیطون باشی دانشگاه بی دانشگاه.....عمرا اگه من بخاطر یه پسر قیده دانشگاه رفتن و پیشرفت کردن رو بزنم...خب پیشرفت کردن و لذت بردن از زندگی حقه منه خب....نمیدونم خدایا توش موندم....فک کنم اگه بدونه من تو رویاهای خودم میبینم که رفتم دانشگاه برم یه شهر خوش اب و هوا که همیشه با دوستام برم بیرون گردش و تفریح :میگه عمرا بزارم بری....اخه منکه نمیخام تفریحه خلاف شرع کنم ...تفریح سالم حق منه....من نمیتونم این همه محدود باشم....باید بیشتر فکر کنم...

حرفام...
ما را در سایت حرفام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7gole768 بازدید : 90 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 1:51