مرگ به هممون نزدیکه...

ساخت وبلاگ
چقد مرگ نزدیکه به همه.... نمیدونم چن ثانیه بعد زنده ایم یا مرده.. خدایا وقتی آخرش قرار بود بمیریم پس چرا اصلا از اول اومدیم توی این دنیا.. آخه خدایا سخته از دست دادن عزیز.. خیلی سخته.... ولی دلم میگیره که چن روز بعدش انگار همه یادشون میره که اصلا چنین آدمی هم وجود داشته و کم کم خنده هاشون شروع میشه.... قصه ی تلخ زندگی همینه دیگه.... خیلی زود فراموش میشی خیلییییی زود. کاشکی اصلا مرگی وجود نداشت... همیشه میگم خدایا منم یه روز پدر و مادرمو از دست میدم اونوقت بدون اونا چطور زندگی کنم آخه. . میمیرم من بدون اونا.. کاشکی من زودتر از خانوادم بمیرم آخه نمیتونم تحمل کنم مرگ اعضای خانوادم رو... چون من کوچیکتراز بقیشونم احتمالا شاید دیرتر بمیرم البته اگه قسمتم این باشه چون شاید تو جوونی مردم..... کاش من زودتر بمیرم.. من تحمل ندارم واقعا مخصوصا مرگ مادر و پدرم..... بابام که مشکل قلبی هم داره اگه یه روز از پیشم بره من میمیرم ... خدایا منو زودتر بکش بهتره..... کاشکی بتونم کمتر  غیبت کنم و کمتر گناه کنم اصلا کاش بتونم اصلا گناه نکنم چون منکه آخرش قراره یه روز بمیرم پس دیگه چرا این همه گناه ببرم با خودم اون دنیا..... خدایا کمکم کن... دستمو بگیر که بدون تو من هیچم واقعا.... 

حرفام...
ما را در سایت حرفام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7gole768 بازدید : 129 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 6:19