رسم خوراکی گرفتن

ساخت وبلاگ
 فردا شنبه هست هر کاری میخاید شروع کنید دیگه وقتشه ها خخخخ. نزارین باز هفته تموم بشه و باز شنبه بعد بیادا. خخخ

چن دقیقه پیش 5-6 تا دختر کوچیک اومدن در خونمون واسه یه رسمی هست که بچه ها میان در خونه توی ماه رمضون و  از خونه ها خوراکی و نقل و خلاصه هر چیز خوردنی داشته باشه صاحب خونه، بهشون میده. فقیر و گدا نیستن فقط بچه هستن.  آقا اینا در ما رو زدن. در حیاط باز بوده هجوم آوردن داخل و در حال رو زدن من پریدم چادر سر کردم گفتم ووی کیه تا در حال هم اومده؟ دیدم دخترن بعد پشت سر من خواهرام هم اومدن دم در. گفتم چن دقیقه پیش داداشم بهتون زولبیا داده خو. خلاصه باهاشون همکلام شدیم و اینا هر کدوم یه پلاستیک خوراکی باهاشون بود کیک و شیرینی و و...  اینا بعد گفتم خو از این خوراکی ها که دارین به مام بدین 

گفتیم همانا شما به ما خوراکی بدین بعد ک در خونه ی بعدی بریم کلی خوراکی بیشتر خدا بهتون میده.  خلاصه گولشون زدیم البته شوخی میکنم خودشون هم میخاستن بدن.  یه پفک  و بسکوییت و کیک و اینا بهمون دادن. ایقد خندیدیم. گفتم زود برید خونه دیر وقته خطرناکه داعش میدزدتون.  اینقد زبون داشتن ولی باحال بودن

پسر خاله جان پیام داده میگم چ خبر از اون دختر پادادی(یه منطقه از اهواز )؟؟؟ میگه والا خبری ازش نیس فک کنم پشیمون شده خخخ. گفت من هیچ قولی بهش ندادم چون فعلا ایندم مشخص نیس. گفتم تو پیام میدادی خو. گفت من به دخترا فقط اول به تو پیام میدم یعنی دخترا باید خودشون به من پیام بدم وگرنه من نمیدم ولی تو دخترخاله ی گلمی فرق داری خو. منم کلی علامت بوس و قلب و اینا واسش فرستادم و گفتم ذوق فراوان کردم. واسه لوس بازی  و اینا نمیگه، واقعا با هم خیلی خوبیم. 

اون روز واسه افطار خواهر 1 و مامان که روزه بودن  حلیم درست کردم ایقد خسته وشمزه شده بود که حد نداشت خداییش. یه قابلمه بزرگ درست کردم مامان واسه 4-5 تا از همسایه ها هم برد

تلگرام غول  رو نگاه کردم امروز اومده بوده اما بیخبر حتما کار داشته زود اومده و رفته آخه یمدت قطعه تا بعد میاد تلگرام. بهش پیام دادم توی تلگرام ولی واسش نرفت حتما رفته از تلگرام فعلا. 

+ نوشته شده در  جمعه نوزدهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 23:32  توسط گلی  | 
حرفام...
ما را در سایت حرفام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7gole768 بازدید : 104 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 17:36