این شنگول باز سیریش شد دیشب ولی دیگه جوابشو ندادم محل نزاشتم تا خودش خسته شد رفت
جمعه هستو پست گزاشتن من گل کرده :/
هی یچیزایی رومینویسم تو این خط و هی پاک میکنم نمیدونم چه مرگم شده:/
کاش جرئت اینو داشتم که به غول پیام بدم تا وقتی روشن شد به دستش برسه ولی ندارم که :/ آخه گفت پیام بدی دعوات میکنم بشین درست بخون منم خوشم نمیاد که پیام بدم بعد یچیزی بگه که ناراحت بشم
خو آخه جمعه هست بجا اون اخبار شبانگاهی که ساعت 10نگاه میکنی نیم ساعت به من پیام بده و بنویس سلام عزیزم دلم برات تنگ شده بود :)
ای گلی خاک بر سر هی جمعه ها که میشه فقط رویا بافی کن خب؟؟
جمعه خر است اصن :/
خاک تو سر من اصن :/
قسم میخورم که غول آخر شهریور که برگشت من نباشم خاموش باشم تا دلش برام تنگ بشه اصن :( و بیاد وبلاگ بگه کجایی تو که هر چی زنگ میزنم خاموشی و منه خنگوله خره خاکی خان ذوق مرگ بشم خ خخخ
غول بزا برگردی اگه من تو رو محل دادم اسممو عوض میکنم میزارم گل منگلی خخ
به یچیزایی فکر میکنم بغضم میگیره نمیدونم چم شده اصن دلم مرگ میخاد انگار:/
اگرم چیزی بگم محکوم میشم به بچه بودن...
بیخیال میگذره . نععع نمیگذره اه من دلم تنگ شد براش خو اه خدااا
کاش بمیرم اصن از خودم بشدت مرگ متنفرم
بازم بیخیال...
برم برنامه هفته آینده رو بنویسم خدافظ